جدول جو
جدول جو

معنی خشک مغزی - جستجوی لغت در جدول جو

خشک مغزی
(خُ مَ)
تندخویی. دیوانه وشی. کله خشکی:
ترمزاجی مگرد در سقلاب
خشک مغزی مپوی در تاتار.
سنائی
لغت نامه دهخدا
خشک مغزی
تندخویی، دیوانگی بی عقلی
تصویری از خشک مغزی
تصویر خشک مغزی
فرهنگ لغت هوشیار
خشک مغزی
الدّماغ الجافّ
تصویری از خشک مغزی
تصویر خشک مغزی
دیکشنری فارسی به عربی
خشک مغزی
folie
تصویری از خشک مغزی
تصویر خشک مغزی
دیکشنری فارسی به فرانسوی
خشک مغزی
উন্মত্ততা
تصویری از خشک مغزی
تصویر خشک مغزی
دیکشنری فارسی به بنگالی
خشک مغزی
خشک مزاجی
تصویری از خشک مغزی
تصویر خشک مغزی
دیکشنری فارسی به اردو
خشک مغزی
çılgınlık
تصویری از خشک مغزی
تصویر خشک مغزی
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
خشک مغزی
wazimu
تصویری از خشک مغزی
تصویر خشک مغزی
دیکشنری فارسی به سواحیلی
خشک مغزی
locura
تصویری از خشک مغزی
تصویر خشک مغزی
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
خشک مغزی
Verrücktheit
تصویری از خشک مغزی
تصویر خشک مغزی
دیکشنری فارسی به آلمانی
خشک مغزی
дивакуватість
تصویری از خشک مغزی
تصویر خشک مغزی
دیکشنری فارسی به اوکراینی
خشک مغزی
dziwactwo
تصویری از خشک مغزی
تصویر خشک مغزی
دیکشنری فارسی به لهستانی
خشک مغزی
古怪
تصویری از خشک مغزی
تصویر خشک مغزی
دیکشنری فارسی به چینی
خشک مغزی
loucura
تصویری از خشک مغزی
تصویر خشک مغزی
دیکشنری فارسی به پرتغالی
خشک مغزی
follia
تصویری از خشک مغزی
تصویر خشک مغزی
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
خشک مغزی
gekheid
تصویری از خشک مغزی
تصویر خشک مغزی
دیکشنری فارسی به هلندی
خشک مغزی
чудаковатость
تصویری از خشک مغزی
تصویر خشک مغزی
دیکشنری فارسی به روسی
خشک مغزی
ความบ้าคลั่ง
تصویری از خشک مغزی
تصویر خشک مغزی
دیکشنری فارسی به تایلندی
خشک مغزی
keanehan
تصویری از خشک مغزی
تصویر خشک مغزی
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
خشک مغزی
सनक
تصویری از خشک مغزی
تصویر خشک مغزی
دیکشنری فارسی به هندی
خشک مغزی
שיגעון
تصویری از خشک مغزی
تصویر خشک مغزی
دیکشنری فارسی به عبری
خشک مغزی
奇妙さ
تصویری از خشک مغزی
تصویر خشک مغزی
دیکشنری فارسی به ژاپنی
خشک مغزی
괴팍함
تصویری از خشک مغزی
تصویر خشک مغزی
دیکشنری فارسی به کره ای

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خشک مغز
تصویر خشک مغز
فاقد توانایی دریافت افکار جدید، قشری
کسی که سخنان بیهوده و بی معنی و بی فایده بگوید، یاوه گو، بیهوده گو، یاوه سرا، هرزه گو، هرزه خا، خیره درا، ژاژدرای، هرزه لاف، هرزه لای، یافه درای، ژاژخا، مهذار، هرزه درای، افسانه پرداز، افسانه گو
فرهنگ فارسی عمید
(خُ مَ)
خشک سر که دیوانه وش و تندخوی باشد. (از برهان قاطع). دیوانه و سودائی مزاج و کله خشک. (آنندراج) (شرفنامۀ منیری) (غیاث اللغات) :
قمری درویش حال بود ز غم خشک مغز
نسرین کان دید کرد لخلخۀ رایگان.
خاقانی (دیوان چ سجادی ص 332).
، هرزه گو. (آنندراج) :
مردکی خشک مغز را دیدم
رفته در پوستین صاحب جاه.
سعدی (گلستان)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خشک مغز
تصویر خشک مغز
تند خود سودایی، دیوانه وش احمق خل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاک مغزی
تصویر پاک مغزی
پاکرایی تیز هوشی تیز ویری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خشک مغز
تصویر خشک مغز
((~. مَ))
تندخو، احمق، خل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سبک مغزی
تصویر سبک مغزی
حماقت
فرهنگ واژه فارسی سره
احمق، بی عقل، خشک سر، دیوانه وش، کله خشک، تندخو، سودایی، عصبی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از سبک مغزی
تصویر سبک مغزی
Levity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خشکی مغزی
تصویر خشکی مغزی
Nuttiness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سبک مغزی
تصویر سبک مغزی
легкомыслие
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سبک مغزی
تصویر سبک مغزی
Leichtigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سبک مغزی
تصویر سبک مغزی
легковажність
دیکشنری فارسی به اوکراینی